گاه نوشته های من

گاه نوشته های من

در جستجوی آرامش
گاه نوشته های من

گاه نوشته های من

در جستجوی آرامش

قاطی نوشت

یک چیز قشنگی که واقعا لبخند به لبهام آورده تو این چند روزه کمک مردم مهربونمون برای آب بچه های سیستان و بلوچستانه:)))

روشن خانومی قراره بره یه مسابقه ی استانی که بین نجاتگران ۱۹ شهر استان مازندران برگزار میشه و حسابی خوشحالم براش:))

هرچند که ساعت ۶ عصر وقت دکتر دارم و نگرانم ک سر وقت نرسم ..

+چقدر لبخند های مادر خانومی و آقای پدر وقتی که منو تو فرم هلال احمر میبینن میچسبه بهم:)))

++خانوم کوچولو برای اول مهر روزشماری میکنه و کلی  خوشحاله برای  کلاس اولی بودنش:)))))))

+++ کاموا خریدم تا بافتنی یاد بگیرم ..چقدر دنیای بافتنی ها جذابن:)))))

نظرات 3 + ارسال نظر
تیلوتیلو چهارشنبه 21 شهریور 1397 ساعت 14:32

خیلی کم میرسم سر بزنم به دوستام
تو رو خدا منو فراموش نکنید
من خیلی دوستتون دارم و به یادتونم
فقط این روزها شلوغم

مگه میشه تیلو رنگی خودمون رو فراموش کنیم ...
دوست دارم خوشگل خانوم و مطمئن باش ب یادتم:)))

بهامین سه‌شنبه 20 شهریور 1397 ساعت 16:06

منتظر نوشتن خبر خوش هستم :)
زود بنویس

ممنونم خوشگلم
حتما

بهامین شنبه 17 شهریور 1397 ساعت 03:04

نفر اول مسابقه بین امدادگران .... روشن جان ،دوست مهربون من.
پیشاپیش تبریک‌میگم
مطمئنم موفقی.

+ای جانم ،خانم کوچولو ،خودمون هم برای کلاس اول خیلی ذوق و هیجان داشتیم

ممنونم عزیزمممم:))
ممنونم عزیزکممممممم
اره واقعا ذوق داشت اخه:)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد