-
نظر خواهی
چهارشنبه 3 مرداد 1397 12:56
این روزهای تابستونی هم به سرعت داره میگذره:)) و چقدر هم که سرم شلوغه خانوم کوچولو داره میره کلاس اول و بردمش درمانگاه و واکسن زد .از لحظه ای که واکسن زده تا الان تب دار و بی حاله:((( سه روز دیگه هم باید بریم سنجش بینایی و شنوایی و اینا ... این چند روز که بی حاله دلم برای شیطونی هاش و سوالاتش تنگ شده ..خداروشکر امروز...
-
غمگین نوشت
پنجشنبه 28 تیر 1397 23:07
چقد ننوشتم.... راستش خوب نیستم و برای همین ننوشتم .اتفاق های عجیبی افتاده ...از توهین کردن به مادر خانومی مهربونم توسط دختر خالم و جانب داری کردنم از مادر خانومی که به شدت توهین شدم و شدیم و هنوزم چشام خیسه بابت این توهین هایی که به اعتراف خودشون از خوب بودن و نزدیکی من و مادر خانومیه... و حالا این چند روز هی کلاس...
-
دورهمی
شنبه 23 تیر 1397 15:29
سلااام همگی :))) من این روزا هی مهمون دارم و دوستام میان خونمون و درگیر مهمون هام میشم :)) از دورهمی بگم ک فوق العادددددده... یعنی اون همه هماهنگی و اینا واقعا ارزشش رو داشت :) قرارمون ساعت ۶ تو کافه بود ... من ۶ رسیدم کافه راستش همش فکر میکردم هیچکس نمیاد ... ولی همه اومدن ...البته از ۳۰ نفر ۱۰ نفر به خاطر مسافرت...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 تیر 1397 16:34
وای وبلاگ عزیزم :))) دلم براش تنگ شده :)))) ساعت ۶ قراره دور همی ۳۰ نفره بچه ها تشکیل میشه :)) میترسم نیان پولش رو صاحب کافه از من بگیره:( خانوم کوچولو هم بغض کرده که همراه خودم ببرمش:( ولی میدونم کلا رو مخم خواهد رفت :((( قراره بریم ارتفاعات دماوند یک روزه :))) من هنوز گواهینامه نگرفتم :((
-
قاطی نوشت
سهشنبه 19 تیر 1397 19:10
من نمیدونم چرا نوشتنم نمیومد :))) رژیم و ورزش خیلی سخته همیشه گشنمه :((( از یک ساعت ورزش شروع کردم و همین طور کم کم اضافه اش کردم تمرین رانندگی هم هر روز میرم .به پیشنهاد بابام مربی مرد انتخاب کردم برای یادآوری.فکر میکردم بگه ۵ جلسه کم کمش باید اضافه برم اما گف یک جلسه فقط قبل امتحان کافیه -_- کار خونه و غذا درست کردن...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 تیر 1397 16:06
سلام همگی :)) اول از جشن عقد بگم که فوق العاده بود . خورشید دوستم اومد خونمون و باهم رفتیم جشن فک کنین جشن بدون فیلم بردار عالی بود :)))))) نمی دونم چرا سرم انقد شلوغههه رانندگی و کلاس هام و بیرون و اینا .. دارم بچه های کلاس رو جمع میکنم کافه ۳۰ نفر خیلی سختههههه:(((( هوا خیلی گرمههه :( +هنوز خونه زندایی نرفتم ++ یه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 تیر 1397 09:28
سلام همگی الان چند روزه از ساعت یک ظهر برق میره .ولی دیروز افتضاح شده بود و تا ۱۱ شب برق نداشتیم .۳ بار در حد ۵ دقیقه برق اومد و بازم رفت .۱۰ ساعت بدون آب و برق خیلی سختههههه:((( دندون بی عقل بی شخصیت که درنیومده داغون م کرده هنوزم به همون شدت اذیت میکنه:(( رانندگی هم باید برم و بالاخره گواهینامه رو بگیرم .. و در آخر...
-
قاطی نوشت
سهشنبه 12 تیر 1397 00:49
سلام اومدم :)) امروز صبح رفتم دندون پزشکی و این دندون بی عقل بی شخصیت که درنیومده داغون م کرد و نشون دادم و خب انگاری باید جراحی ش کنن و من راحت میشم از این همه درد:| امروز ناهار عمه م ( همون پست نیش زنبور) اومد خونمون و چون گوشت قرمز نمیخوره تند تند بعد دندون پزشکی رفتم و مرغ و بستنی و میوه خریدم ولی تو راه کلید خونه...
-
پس از کنکور
جمعه 8 تیر 1397 13:25
بالاخره تموم شد رفت:))) سوال ها مثل همیشه هم سخت داشت و هم راحت.. جلوی کولر بودم و یخ زدم قشنگ چشام و دماغ م قرمز شده بود و آبریزش داشت... فکر کنم چله ی تابستون سرما خوردم:((( دوستم که نه کارت ملی و شناسنامه اورد نه مداد نه پاک کن ... شانس اورد ۶ تا مداد داشتما ولی پاک کن خانوم کوچولو رو نصف کرد خانوم کوچولو منو...
-
کنکور
پنجشنبه 7 تیر 1397 11:18
الان دارم به هزارها جوون ۱۷ ۱۸ ساله فکر میکنم که قراره با یک آزمون ۴ ساعته دانشگاه و آینده و شغل (اگه هم شغلی باشه) شون رو تعیین کنن.. میترسم از خودم که باز موفق نشم و سرافکندگی باشم برای خانوادم... خانواده ای که دو تا دو رقمی ۵۱و۶۱ تجربی پارسال فامیل نزدیک منن و من با اینا هی چشم تو چشم میشم... از کنکوری که باعث...
-
قصه
چهارشنبه 6 تیر 1397 00:48
دیشب برای خانوم کوچولو از کتاب شازده کوچولو قصه میخوندم مادر خانومی و بابام داشتن باهم حرف میزدن که بین حرفهاشون اسمم رو شنیدم بابام میگفت چقدر قشنگ قصه میخونم و کاش همه ی بچه ها شانس خانوم کوچولو رو داشتن که یکی انقدر قشنگ براشون شازده کوچولو بخونه.. راستش از ذوق لبخند زدم و فکر کنم تو خوابم لبخند میزدم... حالا من که...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیر 1397 00:24
پنالتی:))))) واااای زد:))) ای ول کریم:)) دستشون درد نکنه:))) خیلی خوب بود:))
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 تیر 1397 00:22
پنالتی:))))) واااای
-
....
دوشنبه 4 تیر 1397 23:17
یک گل زدن که:((
-
نیش زنبور
یکشنبه 3 تیر 1397 20:08
تو این یک سال هر مهمونی یا مناسبتی که بود یکی از عمه هام رو نمیدیدم یعنی یا من نبودم یا عمم. خلاصه چندروز پیش بعد خیلی مدت ها عمه ام رو دیدم و خب من خیلی چاق شدم و خب من اولین جایی که تغییر سایز میده لپ هامه و خب بهترین عکس العمل برای عمه ام بود که گفت... وا !عمهههه زنبور نیش ات زده باد کردی.... عالی بود یک ساعت...
-
قاطی نوشت
شنبه 2 تیر 1397 14:48
دیشب برای شام آبگوشت درست کرده بودم و برای اولین بار تو زندگیم یادم رفت و دوبار نمک ریختم تو غذا.اولین قاشقی که خوردیم همه مون فهمیدیم خیلی شور شده و فعلا کاریش نمیشه کرد و جالب تر از همه عکس العمل بابام بود پدر چهل و خورده ای ساله من اول غر زد و بعدش قهر کرد رفت خوابید برای مدتی فکر کردم میگن مردها بچن راست میگن خیلی...
-
عروس
پنجشنبه 31 خرداد 1397 23:55
همسایه جدید اومده بود تو آپارتمان روبرویی.۳ تا کامیون بار بود و یه مینی بوس آدم.نگو بار عروس بوده:))) انقد ذوق کردم براش:))) البته عروس که بین اون همه ادم مشخص نبود:)) همیشه دیدن عروس ذوق داره برام
-
ایران- اسپانیا
چهارشنبه 30 خرداد 1397 22:36
وای من خیلی استرس دارم:))) ولی بی خودی هم میخندم:))) زنده باد ایراهن:))))) پ.ن: بازم دستشون درد نکنه فوق العادن:))))) عجب بازی جذابی بود:)))) گل ِ گل نبود ولی:((((
-
رفتم...رفتی....رفت...
چهارشنبه 30 خرداد 1397 19:54
ما هم مثلِ همه یِ آدم هایِ دیگر یک روز رفتیـم.... اینکه کداممان رفت زیاد مهــم نیست کمــی "مــن" و شاید کمی "او".... اما حالِ هم را بد نکردیم.... خب هـر رفتنی "درد" دارد..."خاطره" دارد.... ولی حرمتِ "عــشق" میانمان را نگـه داشتیم و تویِ قلبمان یک جایِ امن برایِ هَــم...
-
کنکور
یکشنبه 27 خرداد 1397 19:35
از دست خودم ناراحتم این که همیشه دانش آموز خوبی بودم ولی الان که وقت ثمر رسیدنش هست به هیچ جا نرسیدم.. از کنکور متنفرم.. ترجیح میدم یه رشته ی بدون کنکور میرفتم تا انقد زجر نمیکشیدم اونم دو سال... از همه چیز این کنکور متنفرممممممم
-
گُل
جمعه 25 خرداد 1397 21:25
گلللللللللللل گل به خودی
-
ایران _ مراکش
جمعه 25 خرداد 1397 19:48
بازی ایران شروع شده الان به شدت دلم میخواد روسیه بودم :)))) ولی ایشالا میبریم:))) حالا نبردیم هم اشکال نداره:))
-
عیدانه
جمعه 25 خرداد 1397 12:18
در مسجد منتظر صبحانه عید ایشالا همیشه به خیر و خوشی عید همه مبارک
-
عیدانه
جمعه 25 خرداد 1397 08:29
در مسجد منتظر صبحانه عید ایشالا همیشه به خیر و خوشی عید همه مبارک
-
روسیه 5 عربستان 0
پنجشنبه 24 خرداد 1397 21:19
روسیه ۳ تا گل زد:) ولی بازی خسته کننده بود:( خوابم گرفت + گل چهارم زد عجب گلی:))))))))) ++ گل پنجم هم زده شد:))))))))) بابام قول بستنی داده
-
پیرمرد گمشده
پنجشنبه 24 خرداد 1397 01:29
داشتم تند از کوچه رد میشدم که توجهم به دوتا آقا با لباس مشکی و سر و وضع آشفته جلب شد داشتن یه اعلامیه نصب میکردند روی دیوار با خودم گفتم حتما اعلامیه ی ترحیمه.رفتم جلوتر دیدم عکس یه پیرمرد خوش چهره خنده رو بوده که مبتلا به آلزایمر بوده و گم شده... ولی خب بحث من چیز دیگه ایه دوتا خانوم جوون رفتن جلوتر و با دلسوزی در...
-
حوالی تو .... دلتنگی چگونه است؟؟ اینجا که باران میزند...
سهشنبه 22 خرداد 1397 00:11
چشام رو بستم تا یکم آرامش بگیرم یهو صدای بارون اومد :))) و الان صدای خوشگل بارون همچنان ادامه داره خدایا شکرت:)))
-
قاطی نوشت
دوشنبه 21 خرداد 1397 19:00
هوا خیلییی گرم شده این روزا... دیروز بعد مدت ها رفتم بیرون.قدم زدم.از اون خانم دستفروش لواشک خریدم همون لواشک هایی که انارش ته مزه اش تلخه ولی زرشک ش خوشمزس فقط نمک لواشک ها یکم زیاده.. کتاب خریدم کافه پیانو و هوای تازه و دفتروقایع روزانه ی روسی . خلاصه که بعد از مدت ها گردش کردم اونم حسابی اما آخرش سینما نرفتم-_-...
-
ماه رمضان
شنبه 19 خرداد 1397 23:31
و دیگه آخرای ماه رمضونه و آخرش سینما نرفتم هیییییی و اینکه بالاخره ۱۸ روز مونده تا کنکور و من بسی خوشحالم که داره تموم میشه... + از من به تمام دانش آموزان ایرانی نصیحت که پشت کنکور موندن خرهههه +مادر خانومی عزیز که میگه اگه دوست داری سال بعد هم بشین....-_- +مهمون عراقی که چند هفته پیش اومده بود خونمون از ما دعوت رسمی...
-
خانوم کوچولو
جمعه 18 خرداد 1397 13:13
دیشب خانوم کوچولو دو ساعت گریه کرد که چرا ۳ شب احیا رفتیم میگف بیشتر از شب تا صبح دلش میخواد مسجد بمونه کلی طول کشید تا راضی ش کردم که شب های قدر برای همه ۳ شبه