آه و نفرینش تا ابد پشتمه....
شبها خوابم نمیبره و روزها م تلخه...غذا از گلوم پایین نمیره ..
تاوان کارم حتما حتما تلخه ..
و منم به تلخی عادت دارم..
امیدوارم بتونم از پس تاوان کارم بربیام....
+روزهای ابری منم درحال گذره...
و منم راضی ام به رضای او
بهترین و نزدیک ترین دوست و همراهم دیشب راس ساعت ۱۲ رفت...
رفت جایی که شاید دیدارمون دفعه بعد تو خواب باشه ..
یا خواب یا مرگ ..
تنها چیزی که میتونه باعث شه دوباره ببینمش...
+بابت تاخیرم عذر میخوام ...