گاه نوشته های من

گاه نوشته های من

در جستجوی آرامش
گاه نوشته های من

گاه نوشته های من

در جستجوی آرامش

ایران _ مراکش

بازی ایران شروع شده الان به شدت دلم میخواد روسیه بودم

:))))

ولی ایشالا میبریم:)))

حالا نبردیم هم اشکال نداره:))

عیدانه

در مسجد منتظر صبحانه عید

ایشالا همیشه به خیر و خوشی

عید همه مبارک

عیدانه

در مسجد منتظر صبحانه عید

ایشالا همیشه به خیر و خوشی

عید همه مبارک

روسیه 5 عربستان 0

روسیه ۳ تا گل زد:) ولی بازی خسته کننده بود:( خوابم گرفت

+ گل چهارم زد عجب گلی:)))))))))

++ گل پنجم هم زده شد:)))))))))

بابام قول بستنی داده 

پیرمرد گمشده

داشتم تند از کوچه رد میشدم که توجهم به دوتا آقا با لباس مشکی و سر و وضع آشفته جلب شد داشتن یه اعلامیه نصب میکردند روی دیوار با خودم گفتم حتما اعلامیه ی ترحیمه.رفتم جلوتر دیدم عکس یه پیرمرد خوش چهره خنده رو بوده که مبتلا به آلزایمر بوده و گم شده...

ولی خب بحث من چیز دیگه ایه دوتا خانوم جوون رفتن جلوتر و با دلسوزی در مورد گم شدن میپرسیدن مردها کوتاه جواب میدادن ولی خانوم ها ول کن نبودن...

خواستم چیزی بگم به اون خانومها  ولی دیدن چشمهای غمگین به احتمال پسرهای پیرمرد ساکتم کرد...خیلی غمگین و آشفته بودن..

کاش یاد بگیریم بعضی وقتها باید ساکت باشیم..